Monday, January 30, 2012

فال

وقتی که از ته دل دلت می خواد که مامان باشی، البته قبلا هم دلم میخواست حتی یکبار خواب دیده بودم که بچه دار شدم و شیرش هم دادم، صبحش که برای مادر همسر تعریف کردم انگار واقعا شیرش داده بودم.
الان خیلی بیشتر از قبل به این مساله فکر می کنم، و آقای همسر هم فکر می کنم بیشتر از قبل به این فکر افتاده.
حالا در همین وقت هم مامانت بگه راستی یک فال قهوه گرفتم - فکر می کنم با دوستان دور هم نشستند و یک تفریحی کردند - بهم گفتن که یک نسیم نامی یا شبیه به این از نزدیکات، کنارش یک جوجه افتاده.
جوجه مامان وقتی که شکل بگیری و به دنیا بیای جقدر شاید بخندی به این حرفهای امروز ما و وقتی بزرگ شی چقدر برات جالبه که چقدر همه منتظر اومدنت بودند.

پی نوشت: نسیم دوستم بارداره و داره به زودی ما رو خاله می کنه.

No comments:

Post a Comment