Wednesday, July 18, 2012

آستانه سی سالگی

و من در آستانه سی سالگی بر آنم که آن کنم که تا کنون از انجامش کوتاهی کرده ام.

و من وابسته ام

و من وابسته ام. وابسته ام به تئاتر، به موسیقی، به ادبیات، به سینما، به خطاطی، به تذهیب، به مینیاتور، به قلم کاری، به خاتم کاری، به مینا کاری. به نقش قالی، به نقشهای گلیم و گبه وابسته ام به ستاره های کویر، به تپه ماهورهای کویر، به لاله های گریان کوهرنگ، به غارهای کهن، به قله های مرتفع، به گرمای جنوب، به سبزی شمال، به دریای خزر، به خلیج فارس، به شقایقهای الموت وابسته ام به عالی قاپو، به سی و سه پل، به حافظیه، به تخت جمشید، به نقش رستم، به پاسارگاد، به منار جنبان، به چهل ستون، به باغ شازده، به الی گلی، به آتشکده، به عمارت کلاه فرنگی، به طوس، به حمام فین، به باغ ارم. وابسته ام به همه اینها و با این همه اینجایم. و من نمیدانم از اینجا چه میخواهم.