Saturday, August 6, 2011

آخرین شمع دهه بیست

امشب برای اخرین بار شمعی رو فوت کردم که دهگانش 2 بود. 29 . دهه بیست هم تموم شد. روزها و سالهای خوب و پر فراز و نشیبی بود. شاید بشه گفت مهمترین اتفاقات زندگیم توی این سالها افتاد.

رفتم سر کار. درسم تموم شد. با همراه زندگیم اشنا شدم. ازدواج کردم. از پدر و مادر و خواهر عزیزم جدا شدم. با خانواده دوست داشتنی همسرم اشنا شدم. مهاجرت کردم.همه دوستهام و دوست داشتنیها رو گذاشتم و اومدم به دنبال دوست داشتنیهای جدید که زیاد هم پیدا کردم . سال سخت مهاجرت که سال اولش باشه رو پشت سر گذاشتم. دوستهای خوبی پیدا کردم.


و اما در این یکسالی که گذشت:

سال سختی داشتم. سالی که قسمتی از خود قبلی رو باید فراموش کردم و به دنبال خود جدید اما واقعی تر می گشتم. و خوشبختانه با صبوریهای همسر و تلاش خودم. پیداش کردم. و حالا دارم سعی می کنم ازش مراقبت کنم. و به راهی که باید هدایتش کنم. سال سختی بود ولی نتیجه ای که حاصل شد رضایت بخش بوده تا الان. به امید روزهای بهتر برای همه .


خداحافظ دهه بیست.

No comments:

Post a Comment